لبخند حتی برای چیزای کوچیک
خودمو آدمی میبینم که اکثر مواقع از همه چی ناراضیه
و خب تو یه حالت از فاز منفیه و زندگی رو سخت میگیره
جدی همچین حسی دارم و نمیدونم چرا سعی برای درست کردنش نمیکنم
سعی نمیکنم خوشحال باشم
نمیگم ادمیم که اطرافیانم باهام حال نمیکنن
اتفاقا از اون ادماییم که تو جمع خیلی خوبم و اکثرا دوستام با من میرم بیرون
ولی خب تو خلوت خودم همه چی فرق داره، دوست دارم اینو تغییر بدم
میخوام صورتم بدون هیچ اکتی حالت شاد داشته باشه :>
معمولا ساده لبخند نمیزنم
ولی یونو چند تا چیز واقعا برام حس خوشحالی میاره اونم خیلی راحت
مثل بچه، بوی خاک بارون خورده و کتاب نو، دیدن عکسای قدیمیم، دیدن خوشحالی و لبخند کسایی که دوسشون دارم
یه چیزی برام خیلی جالبه
از وقتی 15 سالم بود با خودم میگفتم واییی اگه 18 سالم شه چی میشههه
ولی چیزی نشد اتفاقا فشار روی زندگیم بیشترم شد
ولی یونو؟ بازم داره میگذره! و خیلی سریعتر از قبل
و من دوست دارم طی مدت زمانی که زندم شاد زندگی کرده باشم و این زندگی رو به خودم سخت نگرفته باشم