همه چی مرتبه؟
و همه چیز مرتب بود
-زندگی
-اتاق
-خانه
همه چیز....
جز آدمی که در آینه میدیدم.
و همه چیز مرتب بود
-زندگی
-اتاق
-خانه
همه چیز....
جز آدمی که در آینه میدیدم.
بزرگ ترین تهدید خطر از دست دادن خود است که به قدری بی سرو صدا رخ میدهد که انگار هیچ اتفاقی نیفتاده است.
و به نظرم جمله کاملا درستیه!
این دقیقا همون هواییه که بخاطرش تونستم تابستون دووم بیارممم
هیچوقت بیخیال چیزی که واقعا میخوای نشو؛
به هر قیمتی براش بجنگ
صبر کردن سخته، شکست خوردن هم درد داره
اما حسرت خوردن نابودی مطلقه!
همیشه گفتن شکست ها تجربه میشن و زندگی رو بهبود میبخشن
ولی میدونین چیه؟
برای من فقط درد بیشتری میارن و انگیزمو کم میکنن و واقعا فکر بهشون عذابم میده
قبلاً گفته بودم استرس مساویه با نابودی(البته برای من!) شخصیتم اینجوریه و خب بدنم تحمل این همه تنش رو نداره...
یه حس خیلی عجیبیه که چند وقتی میشه دارم
ناراحتم اما واقعا نمیدونم از چی (یا شاید میدونم و فقط نمیخوام باورش کنم) اره خلاصه ولی ناراحتیم بیش از اندازس
و این پست موقته چون یه سری حرف بود که ربط چندانی به این بلاگ نداره
ها ها :0
من بتمنم
فکر خودتونو درگیر آدمایی نکنین که نمیدونین کِی و کجا ارث باباشون رو خوردین که باهاتون بد شدن؛
کسی که جسمش همون جایی باشه که فکرش هست.