:`)
ما خیلی از چیزای ارزشمند زندگیمونو از دست دادیم، که نه با گریه های عمیق جبران میشن و نه حتی با فریادای بلند.
ما خیلی از چیزای ارزشمند زندگیمونو از دست دادیم، که نه با گریه های عمیق جبران میشن و نه حتی با فریادای بلند.
هیچ اشکالی نداره احساساتی داشته باشیم که بقیه درکی از اون ندارن
اون شب گریه نکرد اما؛
فردا وقتی لباسش به دستگیرهی در گیر کرد، گریه کرد وقتی به اتوبوس نرسید، گریه کرد وقتی سکانس شاد یه فیلمو دید...
وسط خنده هاش گریه کرد
گریه کرد :)
زندگی مثل فیلم نیست
زندگی سخت تره
وابی سابی یک مفهوم در زیباییشناسی سنتی ژاپنی است که یک جهان بینی بر پایه پذیرش ناپایداری و زودگذری و پذیرش نقصهاست.
«وابی» به معنی «ستایش و زیبا دیدن اندوه و فقر و سادگی»، و «سابی» به معنای «ستایش و زیبا دیدن پیری و کهنگی و تنهایی و دلتنگی» است.
این دو اصطلاح اغلب در کنار یکدیگر و بهصورت یک واژه (وابیسابی) به کار میروند و برای توصیف زیبایی آثاری استفاده میشوند که تمایل به طبیعی بودن و سادگی و بیپیرایگی دارند و از تفاخر و خودنمایی گریزاناند.
این تعریفات همه برای ویکی پدیا بود
بخوام واضح تر بگم ژاپنیا کهنه شدن وسایل رو هم یک جور زیبایی میبینن
مثل از رنگ و رو رفتن چیزی، ساییدگی، پارگی و ...
و این به نظرم خیلی قشنگه :)
که نواقص و کهنگی رو زیبا میبینن و یه فلسفه زیبایی شناختی براش دارن...
خاطرات...
تقریبا پارسال بود با دوستم رفته بودیم پالادیوم
تصمیم گرفتیم بریم یه قهوه بخوریم
من امریکانو دارک 60 و دوستم ایس موکا گرفت و خب تصمیم گرفتیم دوتا کیک هم بگیریم که یه جورایی عصرونه بشه
کیک دوستم خوشمزه بود و مزه اوکیی داشت (توی تصویر بشقاب پایینیه)
ولییییی
کیک من شور بود!! (بشقاب بالایی تصویر)
و طبیعتاً ترکیب کیک و نمک اصلا چیز اوکیی نیست
احساس میکنم به چای شکر، نمک ریخته بودن
در این حد شوووور
من فقط قهومو خوردم و نمیدونم چرا یه کلام صدام در نیومد بگم اقا چرا این کیکتون شوره...
البته بگم من تحولات زیادی از سال قبل به اینور داشتم و اون موقع ها خیلی روی صحبت نداشتم شاید بخاطر همین چیزی نگفتم و خب دوستم بد تر از من
دیگه من لب به کیک نزدم و بلند شدیم رفتیم ...
ولی از اون به بعد پامو توی اون کافی شاپ نذاشتم
میلیونها انسان تصمیم گرفتهاند که دیگر احساساتى نباشند.
پوست کلفت شدند تا دیگر کسى نتواند آزارشان دهد، امّا به بهایى گزاف!
کسى نمیتواند آزارشان دهد،
امّا دیگر کسى هم نمیتواند شادشان هم کند