خوبی بادبادک اینه که میدونه زندگیش به یه نخ نازک بنده،
ولی بازم تو آسمون آزادانه شاده و میخنده

- حالت خوبه؟ چطوری؟ 

+ خوبم ممنون! [به تو حاصلی ندارم غم روزگار گفتن...]

و این جهان پر است از صدای پای مردمی که

همچنان که تو را می‌بوسند، در ذهن خود طناب دار تو را می بافند...

هرگز نمی‌دانستم تا چه حد قدرتمندم

تا زمانی که کسی را بخشیدم که پشیمان نبود

عذر خواهی را پذیرفتم که هرگز صورت نگرفت 

یه خودم قول دادم هیچ وقت غصه گذشته رو نخورم...

غصه اتفاقی که افتاده.

بدترین روزایی رو که داشتم یادمه. اما دقت کنید فقط یادمه!

مثل اون روزا درد نمی‌کشم، اشک نمی ریزم

یه شبایی تو زندگیم اومدن که فکر میکردم این آدم له شده دیگه تا صبح دووم نمیاره... . ولی صبح شد 

یه روزایی تو زندگیم اومدن که فکر میکردم عقربه ها دیگه قرار نیست حرکت کنن... . ولی گذشتن، رد شدن، تموم شدن

اگه به این باور برسیم که هیچ چیز تو این زندگی دائمی نیست دیگه هیچ وقت غصه نمی‌خوریم، بهتر بگم اره همون لحظه بعد از اون اتفاق ممکنه حال خیلی بدی بهمون دست بده ولی دیگه نباید تا اخر عمرمون بخوایم غصشو بخوریم

چه اشک بریزی و خودتو به در و دیوار بکوبی، چه در لحظه زندگی کنی و لذتشو ببری

دیگه نمیتونی زمانو به عقب برگردونی 

 تموم شده، رفته

زندگی قرار نیست آسون بگذره، سو فقط لذت ببرین :>>>

مهم نیست چقدر عصبانی میشی، در نهایت افرادی رو که دوست داری می بخشی :)))

این روزا مد شده میگن: نجات دهنده در آینه است.

اما داستایوفسکی یه بار گفت: در آغوشم بگیر و نجاتم بده، قاتلی به دنبال من است که گاه به گاه در آینه ها میبینمش!

می‌دونم دنبال کننده هام کمه ولی می‌خوام این بلاگ سرپا باشههه

محل مورد علاقمه یونو؟؟

میخوام از امروز با پستای جدید خوشگلش کنم ...

سو منتظر باشینننن :>

جوکز : میدونی زخم های صورتم برای چیه؟ 

من یه همسر داشتم، زیبا بود. قماربازی می کرد و یه عالمه بدهی بالا اورد. طلبکارا صورتشو خط خطی کردن...

ما پولی برای جراحیش نداشتیم،

میخواستم بدونه که زخماش برای من اهمیتی نداره، برای همین یه تیغ گذاشتم تو دهنم و این کارو کردم، میدونی بعدش چی شد؟ 

نتونست اینجوری منو ببینه و ترکم کرد 

حالا همیشه میخندم :)